جبهه فرهنگی

مجموعه سخنرانی ها،مقالات،وپوستر هایی با موضوع فرهنگ

جبهه فرهنگی

مجموعه سخنرانی ها،مقالات،وپوستر هایی با موضوع فرهنگ

جبهه فرهنگی

گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!

یا اندر این زمانه، در باغ بسته است؟

خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!

در بسته نیست پال و پر ما شکسته است!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر امام جواد» ثبت شده است

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را

 

وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

 

در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد

یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را

 

مثل عمو جانت حسن آزار دیدی

از بس شنیدی از خودی زخم زبان را

 

این زن که دست جعده را از پشت بسته

جاری نمود اشک زمین و آسمان را

 

از او تقاضای دو قطره آب کردی

وقتی تماشا کرد خشکی دهان را ...

 

... در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت

سوزاند قلب مادری قامت کمان را

 

با هلهله ... با کف زدن ... با پای کوبی

مانند عاشورا ورق زد داستان را

 

هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن

دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را

 

شکر خدا بالای بام آماده کردند

بال کبوترها برایت سایه بان را

 

دور و بر تو جز کبوترها نبودند

دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را

 

با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند

دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را


باقی اشعار درادامه مطلب..

  • آرزومند شهادت